گاه نوشته های هادی کریمان

اخیرا هر کسی که می خواد از زیر بار مسولیتی که بهش سپردن فرار کنه بهانه های خوبی میاره .

به طرف می گم چرا این کاری که بهت سپردم رو درست انجام ندادی و رفتنت به پیش مشتری طول کشیده ؟

میگه : ای آقا ترافیک سنگین بود و هزینه های کرابه هم بالا به خاطر قیمت دلار همه چی گرون شده منم نتونستم سر قرارم با مشتری برسم!!


عجب وضعی شده ظاهرا این دلار همه چی رو تحت شعاع قرار داده حتی ارزش های اخلاقی رو  !!!

امروز داشتم وب گردی می کردم که به سایت خبری نمک نیوز رسیدم مطلب جالب بود که دیدم بد نیست اینجا هم درج بشه .


گفت: دیروز در مجلس چه خبر بود؟!

گفتم: دولت و مجلس به جای پرداختن به مشکلات مردم، با یکدیگر درگیر شدند.

گفت: دولت و مجلس که طی دو هفته گذشته با همدلی و همفکری مشغول رسیدگی به مشکلات مردم بودند و به نتایج خوبی هم رسیده بودند.

گفتم: بالاخره شرکت سهامی اصحاب فتنه و حلقه انحرافی که نباید بیکار بنشینند!

گفت: پس تکلیف مشکل گرانی و قول دولت و مجلس برای حل این مشکل چه می شود؟

گفتم: شخصی تب داشت، دو تا حکیم باشی بالای سر او حاضر شدند و هر دو با هم دست زیر پتو بردند تا نبض بیمار تب دار را بگیرند و بعد با هم اعلام کردند که حال بیمار وخیم است. بیمار گفت فلان فلان شده ها، شما زیر پتو نبض یکدیگر را گرفته اید!


اربعین سالار شهیدان بر تمامی آزاد مردان و آزاد زنان تسلیت باد.


کاش امشب در کربلا بودم . از عصر دلم هوای کربلا کرده است ، وقتی تلویزیون بین الحرمین و کاروانهای پیاده رو نشون می داد که به سمت حرم امام حسین علیه السلام در حرکت بودند دلم خیلی گرفت غربت عجیبی تو دلم اومد.

ای کاش ....